top of page
Search
miccobg

Guest

Updated: Aug 27, 2023

مهمان

آنکه بود تا به صبح مهمان من

مهر او بود بر قامت عریان من

تا افق مستم نمود با عشق خود

با اذان بر خاست مرا از جای خود

وانگهی غسلم بداد با جام شراب

بوسه زد بر لبانم گفت این است صواب

مستانه وضو کردم بهر نماز

بدنش بود برایم جانماز

سجده کردم بر تن عریان او

هر کلام آیه ام بود نام او

بعد از آن روز دعایم شب و روز

بلکه باشم یکبار دگر مهمان او


ب. قشقائی



4 views0 comments

Recent Posts

See All

Hope

Comments


bottom of page